سر فصل مطالب
- 1 استراتژی محتوا چیست و چه کسبوکارهایی به آن نیاز دارند؟
- 2 استراتژی محتوا چیست؟
- 3 عوامل مؤثر در تدوین استراتژی محتوا
- 4 اهمیت تعیین استراتژی محتوا
- 5 مراحل تدوین استراتژی محتوا
- 5.1 بررسی موقعیت کنونی کسبوکار
- 5.2 تعیین اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت کسب و کار
- 5.3 هدف اسمارت چیست؟
- 5.4 تحقیق کلمات کلیدی
- 5.5 تحلیل رقبا
- 5.6 تعیین پرسونای مخاطبان
- 5.7 تدوین قیف بازاریابی محتوایی
- 5.8 ارزیابی اطلاعات
- 5.9 تعیین نوع محتوای کسب و کار
- 5.10 تعیین کانالهای توزیع محتوا
- 5.11 تدوین تقویم محتوایی
- 5.12 تهیه و انتشار محتوای باکیفیت
- 5.13 تعیین KPI
- 5.14 شاخصهای کلیدی عملکرد اینستاگرام
- 5.15 شاخصهای کلیدی عملکرد سایت
- 5.16 شاخصهای کلیدی عملکرد تبلیغات ایمیلی
- 6 مزایای تدوین استراتژی محتوا
- 7 چه کسبوکارهایی به استراتژی محتوا نیاز دارند؟
استراتژی محتوا چیست و چه کسبوکارهایی به آن نیاز دارند؟
از چند سال پیش تاکنون، محتواست که پادشاهی میکند و به این ترتیب بخش مهمی از بودجه بازاریابی هر سازمانی، به تیم محتوا اختصاص پیدا کرده است. دلیل این امر نیز تغییر رفتار مخاطب نسبت به سالهای گذشته است، ما قبلاً برای انتخاب یک محصول دست به دامان تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردهای بزرگراهها بودیم اما حالا برای یافتن پاسخ تمام سوالات خود، سرچ میکنیم. پس غیر از تمام روشهای سنتی و نوین بازاریابی و تبلیغات، تولید محتوای متنی و تصویری برای مخاطب هدف از اهمیت بالایی برخودار است. اما برای بهرهمندی از این روش، باید استراتژی محتوا تدوین کنید تا در طول مسیر از هدف اصلی خود دور نشوید.
استراتژی محتوا چیست؟
استراتژی محتوا (Content Strategy) در واقع راهنمای اصولی و حرفهای برای تهیه، تدوین و انتشار انواع محتوای متنی و بصری است. یک استراتژی محتوای موفق چرایی و دلیل انتشار هر نوع محتوا توسط یک کسب و کار را نشان میدهد. اینکه با تولید محتوا به کدام دسته از مخاطبان میخواهید کمک کنید و چه هدفی از انتشار آن برای گروهی خاص دارید.
به عبارتی سادهتر، استراتژی محتوا و تقویم محتوایی به یک کسب و کار میگوید در چه تاریخی، چه ساعتی، در کدام شبکه اجتماعی یا بلاگ، چه محتوایی را منتشر کند. با تدوین یک استراتژی موفق و اصولی، مسیر پیشرفت شما در زمینه بازاریابی محتوایی مشخص شده و از طرفی معیار مناسبی برای اندازهگیری میزان موفقیت خود خواهید داشت.
بنابراین برای انتشار هرگونه محتوایی (مقاله وبلاگ، کپشن شبکههای اجتماعی مختلف، صفحه محصول، فلوچارت، تصویر، اینفوگرافیک و ویدئو) ابتدا باید از استراتژی شروع کنید نه اینکه مستقیماً به سراغ تولید محتوا بروید. فراموش نکنید که هر استراتژی دارای شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) است که برای ارزیابی میزان موفقیت یک سازمان ضروری هستند. اما بدون استراتژی نمیتوانید عملکرد خود را ارزیابی کنید.
عوامل مؤثر در تدوین استراتژی محتوا
استراتژی محتوای هر سازمانی به نوع محصولات و خدمات ارائه شده و همچنین بازار هدف برمیگردد. بنابراین هیچ کسبوکاری نمیتواند از استراتژی محتوای رقیب خود استفاده کند. برای تعیین یک استراتژی موفق باید مواردی چون مدل کسبوکار، جامعه مخاطبان هدف، هدف از تولید محتوا و روشهای تولید و انتشار را در نظر بگیرید.
- مدل کسبوکار یا Business Model
- جامعه مخاطبان هدف یا Persona
- هدف از تولید محتوا
- روشهای تولید و انتشار محتوا
اهمیت تعیین استراتژی محتوا
بازار این روزها چنان رقابتی است که با حدس و گمان نمیتوانید قدم از قدم بردارید. وقتی تعداد عرضهکنندگان یک خدمت زیاد یا تنوع محصولات بالا باشد، مخاطب برای انتخاب یک برند نیازمند آگاهی است. یکی از بهترین روشها برای ایجاد آگاهی، تبلیغات است، اما ما به دنبال یک هدف کوتاهمدت نیستیم.
واحد بازاریابی و فروش، همواره به دنبال تولید محتوای جدید و کارآمد هستند تا فروش یک سازمان را افزایش دهند. این هدف زمانی محقق میشود که محتوای مورد نظر در چارچوبی اصولی تدوین و ارائه شود. تا زمانیکه نحوه عملکرد و کیفیت محتوایی که عرضه شده را بررسی نکنید، متوجه کاستیها و نقاط ضعف آن نخواهید شد. اگر محتوای تولید شده هر کانال ارتباطی یکپارچه با کانالهای دیگر نداشته باشد نمیتواند به رشد کسبوکار کمکی کند، از طرفی تهیه و انتشار محتوا بدون هدف به نوعی هزینه کردن بودجه سازمان است و از اینجاست که اهمیت تدوین استراتژی محتوا کاملاً نمایان میشود.
مراحل تدوین استراتژی محتوا
در نظر برخی از کارشناسان، تدوین استراتژی محتوا تنها شامل انتخاب موضوع، تاریخ، کانال توزیع و سپس تولید انواع محتوای متنی و تصویری است. این تصور غلطی است چرا که بدون شناخت مخاطب و بازار هدف نمیتوانید محتوایی مؤثر و باکیفیت تولید کنید، محتوایی که شما را به اهداف سازمان نزدیک کند (شماره ۲ را بخوانید). اولین گام در تدوین استراتژی محتوا، شناخت بهتر از نیازها، مشکلات، داراییها و ضعفهای کسبوکار است. در مراحل بعدی باید با بازار، رقبا، مشتریان و … آشنا شده و در نهایت با رسیدن به هدفی مشخص، به تدوین استراتژی و تقویم محتوایی بپردازید. فراموش نکنید که همه این موارد بیثمر خواهند بود اگر عملکرد خود را در طی این مسیر ارزیابی نکنید.
در ادامه با مراحل تدوین استراتژی محتوایی به صورت قدم به قدم آشنا خواهید شد. روشها و ابزارهایی را معرفی خواهیم کرد که کار تدوین و تولید محتوا را برای شما لذتبخش و ساده میکنند.
-
بررسی موقعیت کنونی کسبوکار
بررسی موقعیت و وضعیت کنونی کسبوکار کمک میکند تا مواردی چون بیشترین کانال درآمدی، پُرفروشترین محصول و خدمت، نقاط قوت و ضعف تیم محتوا و بازاریابی و فروش، میزان و نوع امکانات در دسترس، مشکلات و کاستیهای کسبوکار، میزان آگاهی از برند، جامعه مخاطبان هدف، کانالهای ارتباطی و کیفیت آنها و همینطور بخشهای بالقوه بازار که به آنها ورود نکردهاید را شناسایی کنید.
- مشتریان فعلی شرکت از چه گروهی هستند؟
- کانالهای فعلی ورود مشتریان به شرکت کدامند؟
- آیا مشتریان شرکت به صورت آنلاین خرید میکنند؟
- راههای ارتباطی مشتریان با شرکت چیست؟
- تیم محتوای شرکت چند نفر عضو دارد؟
- آیا تیم محتوا نیازمند جذب نیرو است؟
- شرکت بیشتر در کدام بخش از بازار فعالیت دارد؟
- بخش نیچ بازار کدام است؟
- بودجه و سرمایه شرکت برای تبلیغات و بازاریابی محتوایی چقدر است؟
- کانالهای توزیع محتوای فعلی چیست؟
- به چه کانالهای توزیع دیگری میتوان دسترسی داشت؟
موارد فوق تنها بخشی از سوالاتی هستند که در ابتدای مراحل تدوین استراتژی محتوای کسبوکار خود باید به آنها پاسخ دهید.
-
تعیین اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت کسب و کار
قبل از هر اقدامی برای تدوین استراتژی محتوا، ابتدا باید اهداف سازمان خود از تولید محتوا را مشخص کنید. این اهداف میتوانند کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت باشند. در مسیر اجرا و انتشار محتوا، این اهداف هستند که شما را در یک مسیر مشخص هدایت میکنند. یک سازمان میتواند اهداف مختلفی از انتشار یک محتوا داشته باشد (در ادامه به چند نمونه اشاره میکنیم)، بنابراین لزومی ندارد که تنها یک هدف را برای خود در نظر بگیرید. اما فراموش نکنید که این اهداف باید واقعی و قابل دستیابی باشند.
-
هدف اسمارت چیست؟
برای تعیین هدف بازاریابی محتوایی میتوانید از الگوی SMART کمک بگیرید، یا به عبارتی دیگر میتوان گفت که هدف کسبوکار شما باید SMART باشد. کلمه SMART در واقع ترکیبی از حروف اول کلمات زیر است که هر کدام به عنوان معیاری برای تعیین هدف در نظر گرفته میشوند.
- S: حرف اول کلمه Specific، به این مفهوم که هدف کسب و کار شما باید مشخص باشد. پس یک هدف مشخص برای بازاریابی محتوایی خود تعیین کنید، مثلاً افزایش تعداد مشتریان.
- M: حرف اول کلمه Measurable، به این مفهوم که هدف کسبوکار شما باید قابل اندازهگیری باشد. پس یک هدف قابل اندازیگیری برای بازاریابی محتوایی خود تعیین کنید، مثلاً افزایش فروش به N میلیون تومان در ماه.
- A: حرف اول کلمه Achievable یا Attainable، به این مفهوم که هدف کسبوکار شما باید قابل دستیابی باشد. با تعین اهداف دور از ذهن و رویایی، وقت، انرژی و سرمایه تیم خود را هدر ندهید. یک هدف قابل دستیابی برای بازاریابی محتوایی میتواند افزایش تعداد مشتریان جدید به تعداد ۱۰۰۰۰ نفر باشد.
- R: حرف اول کلمه Relevant، به این مفهوم که هدف کسبوکار شما باید مناسب و مرتبط با دیگر اهداف سازمان باشد.
- T: حرف اول کلمه Time-Based یا Time-Bounded، به این مفهوم که هدف کسبوکار شما باید دارای زمان مشخصی باشد. پس یک هدف زماندار برای بازاریابی محتوایی شما میتواند افزایش تعداد مشتریان جدید به ۱۰۰۰۰ نفر در طول مدت ۳ ماه آینده باشد.
اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت یک کسبوکار میتوانند شامل موارد زیر باشد. این نمونهها شاید مانند جرقهای برای تعیین هدف سازمان شما عمل کنند.
- افزایش میزان فروش
- افزایش ترافیک سایت
- آموزش نحوه استفاده از محصولات و خدمات
- جذب مخاطب جدید
- ورود با بازاری جدید
- اضافه کردن محصول یا خدمتی جدید
- افزایش سطح آگاهی از برند، آشنایی با برند یا برندسازی
- افزایش میزان مشارکت مخاطبان برند در سایت و شبکههای اجتماعی
- افزایش نرخ تبدیل
- وفادارسازی مشتریان
- بهبود سئو سایت
-
تحقیق کلمات کلیدی
کلمات کلیدی یکی از عوامل مهم در تدوین استراتژی محتوا هستند، چرا که مخاطبان هدف از طریق این کلمات کلیدی میتوانند وارد سایت شوند. کلماتی که کاربران در گوگل سرچ میکنند در واقع نشاندهنده نوع نیازی است که به دنبال رفع آن هستند. در برخی موارد سازمانهای مختلف بخشی از بازار بالقوه را به دلیل عدم آگاهی از نیاز مخاطب از دست میدهند. از طرفی با تحقیق کلمات کلیدی ایدههای جدیدی برای تولید انواع محتوا و جذب کاربران جدید به ذهن شما خواهد رسید.
برای تحقیق کلمات کلیدی میتوانید از ابزارهایی چون Keywordtool.io، Google Search Console، KWfinder، Keyword Planner، SEMrush، Google Trends و حتی پیشنهادات انتهای صفحه سرچ گوگل نیز استفاده کنید.
-
تحلیل رقبا
اگر برای تدوین استراتژی سازمان خود، بررسی و تحلیل رقبا را دست کم بگیرید، مطمئناً بخش مهمی از بازار را از دست خواهید داد. نحوه عملکرد رقبا و نوع محتوایی که تولید میکنند میتواند برای ایدهپردازی به شما کمک کند. با تحلیل رقبا میتوانید باگهای تولید محتوا (اینکه در چه زمینههایی محتوا تولید نکردهاند)، نقاط قوت، نقاط ضعف، بازار هدف، کلمات کلیدی دارای رتبه، محتوای با نرخ تعامل بیشتر و کمتر، تمرکز محتوا، جامعه هدف و … را مشخص کنید.
منظور از باگهای محتوایی، موضوعاتی است که جامعه هدف شما و رقبا به دنبال آن هستند، اما محتوای مفیدی در این زمینه وجود ندارد. بنابراین این بهترین فرصت خواهد بود تا با تولید محتوا بر اساس آن کلمه کلیدی خاص، بخشی از جامعه مخاطبان رقبای خود را بقاپید.
حتماً سایتهای خارجی موفق در حوزه کسبوکار خود را ارزیابی کنید، به این ترتیب میتوانید کیفیت محتوا، محصولات و خدماتی که در سطح جهانی تولید میشوند را بررسی کرده و برای رسیدن به سطحی بالاتر و ایجاد مزیت رقابتی تلاش کنید.
-
تعیین پرسونای مخاطبان
قصد دارید استراتژی محتوا بنویسید، یک کمپین جدید بازاریابی اجرا کنید یا محصول و خدمتی جدید را به سبد محصولات کسبوکار خود اضافه کنید، در هر حالت باید، تأکید میکنیم باید پرسونای مخاطب خود را مشخص کنید.
پرسونای مخاطبان به شما کمک میکند تا نیازها، خواستهها، واکنش به موضوعات مختلف و رفتار مشتری را تعیین کنید. تا زمانیکه مخاطب خود را نشناسید نمیتوانید برنامههای بازاریابی و محتوای تولیدی خود را در راستای رفع نیازها و خواستههای او تولید کنید.
-
تدوین قیف بازاریابی محتوایی
مخاطب یا مشتری از زمانیکه با برند و محصولات یک کسبوکار آشنا میشود، تا زمان نهایی کردن خرید و ابراز رضایت، مسیری را طی میکند. این مسیر، مسیر بازاریابی محتوایی نامیده شده و برای تعیین آن باید قیف بازاریابی محتوایی (Content Marketing Funnel) تدوین کنید. قیف بازاریابی محتوایی بهترین روش برای رصد کردن مراحل مختلفی است که مخاطب فعلی کسبوکار به مشتری همیشگی و وفادار یا مشتری بالفعل به بالقوه تبدیل میشود. یکی از اصولیترین و بهترین روشهای تدوین قیف بازاریابی، استفاده از مدل AIDAs است.
-
A: آگاهی از برند (Awareness)
-
I: ابراز علاقه یا توجه (Interest)
-
D: تصمیمگیری (Decision)
-
A: اقدام (Action)
-
S: رضایتمندی (Satisfaction)
زمانیکه مخاطب به طرق مختلف با برند آشنا میشود نیازمند محرکی (Trigger) است که در عین درگیر کردن ذهن او، نشان دهد که کسبوکار میتواند نیازهای او را تأمین کند. این محرک مشتری را وادار به جستجوی بیشتر در مورد محصولات و خدمات یک کسب و کار کرده و در واقع نوع دیگری از آگاهی در او شکل میگیرد. در مرحله بعدی، مخاطب نسبت به محصولات و خدماتی که ارائه میشود علاقه نشان داده و گزینههای مختلف را ارزیابی میکند.
Decision همان مرحله از قیف بازاریابی محتوایی است که در آن، مخاطب برای خرید یا عدم خرید تصمیم گرفته و در صورتیکه موفق عمل کرده باشید، او اقدام به خرید (Action) خواهد کرد.
بسیاری از کسبوکارها تصور میکنند که Action و خرید آخرین مرحله از قیف بازاریابی محتوایی است، اما این هدفی کوتاه مدت است و شما باید به دنبال راهکاری باشید که مشتری مجدداً از شما خرید داشته باشد. اینجاست که رضایتمندی (Satisfaction) و به دنبال آن وفاداری (Loyalty) شکل گرفته و مشتری بالقوه به بالفعل تبدیل خواهد شد.
فراموش نکنید که ۸۰% از سهم فروش شما متعلق به ۲۰% از مشتریان همیشگی و وفادار شماست، پس با افزایش تعداد مشتریان وفادار، در اصل میزان فروش خود را بالا خواهید برد.
-
ارزیابی اطلاعات
تا به اینجا کلیه اطلاعاتی که برای تدوین استراتژی محتوا نیاز داشتید را جمعآوری کردهاید و حالا وقت آن رسیده تا با آنالیز آنها اقدام به محتوا و انتشار محتوا کنید.
-
تعیین نوع محتوای کسب و کار
نوع محتوایی که تولید میکنید بستگی به امکانات، تعداد نیروها و میزان بودجهای دارد که کسبوکار برای بازاریابی محتوایی در نظر گرفته است. به عنوان مثال، تولید ویدئو یکی از پُرهزینهترین انواع محتوا است و نیازمند نیروی متخصص است اما بازخورد و اثربخشی آن بسیار بیشتر از انواع دیگر محتواست.
- انواع محتوا
- محتوای متنی شامل مقاله، رپورتاژ، کپشن، صفحه محصول، صفحه تماس با ما و درباره ما
- محتوای تصویری شامل تصویر، اینفوگرافیک، فلوچارت و ویدئو
- تعیین لحن، ساختار و رنگها
لحن برند یا Tone of Voice به پرسونای مخاطب بستگی دارد بنابراین لحن برند شما در همه جا باید به یک سبک باشد. ساختار محتوای تولید شده و رنگهایی که برای تصاویر و ویدئوها استفاده میکنید همگی باید طبق Brand Book کسبوکار شما باشد.
-
تعیین کانالهای توزیع محتوا
منظور از کانالهای توزیع، شبکههای اجتماعی و سایتهایی است که محتوای شما در آنها منتشر میشود. به عنوان مثال اگر در برنامه بازاریابی محتوایی خود، رپورتاژ آگهی نیز در نظر گرفتهاید باید سایت منتشر کننده رپورتاژ را نیز تعیین کنید. علاوه بر این بسیاری از سازمانها تنها به فعالیت در اینستاگرام میپردازند، پس اگر قرار است در شبکههای دیگر مانند توئیتر، لینکدین و فیسبوک فعالیت داشته باشید، حتماً این کانالها را نیز بررسی کنید تا محتوایی متناسب با آنها تولید شود.
-
تدوین تقویم محتوایی
تقویم محتوایی که با نام Editorial Calendar نیز شناخته میشود، مهمترین و اصلیترین ابزار برای تدوین استراتژی محتوا است. از طرفی تقویم محتوا به شما میگوید در چه روز و ساعتی، چه محتوایی را منتشر کنید و در نهایت نیز میتوانید نحوه عملکرد خود را ارزیابی کنید. قیف بازاریابی محتوا که در شماره ۶ به آن اشاره کردیم، باید در تقویم محتوایی یک کسبوکار لحاظ شود تا سازمان بتواند به هدف نهایی خود یعنی فروش دست یابد.
قسمتهای مختلف و اصلی یک تقویم محتوایی به شرح زیر هستند:
- عنوان محتوا
- کانسپت اصلی
- تاریخ انتشار محتوا
- ساعت انتشار محتوا
- نوع محتوا (متنی یا تصویری)
- هدف از انتشار محتوا
- مخاطبان محتوا
- شبکه یا کانال توزیع
ابزارهای رایگان زیادی برای تهیه تقویم محتوایی یا تقویم سردبیری وجود دارد که در ادامه برخی از کاربردیترین آنها را معرفی خواهیم کرد.
- Excel
- Google Sheet یا Google Drive
- Trello
- Google Calendar
-
تهیه و انتشار محتوای باکیفیت
همه این مسیر سخت و پرفراز و نشیب را طی کردید تا به اینجا برسیم، تهیه و انتشار محتوای با کیفیت!
محتوایی باکیفیت است که به سوالات مخاطبان پاسخ داده و در عین حال اطلاعات مفیدی نیز در اختیار آنها قرار دهد. وجه تمایز کسبوکار شما با رقبا، نوع محتوایی است که تولید میکنید چرا که مخاطب به دنبال آگاهی، رفع نیاز یا حتی شناخت خواستههای خود است و اگر محتوای برند شما نتواند این موارد را تأمین کند، به سراغ رقیب شما خواهد رفت.
محتوای باکیفیت متنی نیست که برای گوگل بهینه شده، محتوایی که تولید میکنید باید برای مخاطب انسان نوشته شود. در ادامه به مواردی اشاره میکنیم که در این مسیر به شما کمک خواهند کرد:
- تیتری قوی و جذاب بنویسید، تیتری که مخاطب را برای کلیک کردن روی لینک شما ترغیب کند.
- محتوای مقاله باید با تیتر انتخابی شما مطابقت داشته باشد. هیچ مخاطبی دوست ندارد با یک عنوان جذاب وارد سایتی شود اما نتواند جواب سوال خود را بیابد.
- هرگز محتوای کپی منتشر نکنید، با تولید محتوای خاص و یونیک به راحتی میتوانید از سایتهای دیگر لینک بگیرید.
- مقاله باید علاوه بر پاسخ دادن به سوالات مخاطب، سوالات جدیدی نیز در ذهن او ایجاد کند. به این ترتیب او به دنبال یافتن پاسخ سوالات جدیدش بوده و این بهترین فرصت است که خدمات و محصولات خود را به عنوان راهحل پیشنهاد کنید.
- در صورت لزوم از نمودار و گزارشات در محتوای خود بهره ببرید.
- از تصاویر، اینفوگرافیک، چارت و ویدئو برای ایجاد تنفس و غنیسازی مقاله خود استفاده کنید.
- آنقدر پیوسته و طولانی ننویسید که مخاطب را از سایت فراری دهید.
- در صورت امکان در انتهای مقاله به منابع اشاره کنید.
- همواره مقالات قبلی را آپدیت کنید.
- از جادوی خبرنامه و ایمیلمارکتینگ غافل نشوید.
-
تعیین KPI
شاخصهای کلیدی عملکرد یا Key Performance Indicator، با اعداد و ارقام، میزان موفقیت استراتژی محتوای کسبوکار شما را مشخص میکنند. KPI در پایان یک کمپین یا پایان یک فصل محتوایی، نشان میدهد که چقدر به اهداف خود نزدیک شدهاید و برای زدن تارگت نیازمند چه تغییراتی در سازمان و برنامه کسبوکار خود هستید.
ابزارهای رایگان و پولی زیادی برای سنجش شاخص کلیدی عملکرد وجود دارد که از آن جمله میتوان به Google Analytics و Google Search Console اشاره کرد. شاخصهای کلیدی عملکرد با توجه به کانال توزیع و نوع محتوا میتوانند متفاوت باشد. به عنوان مثال KPI اینستاگرام با سایت و ایمیل کاملاً متفاوت خواهد بود.
-
شاخصهای کلیدی عملکرد اینستاگرام
- Like
- Save
- Comment
- Share
- Reach
- Impression
- Followers
-
شاخصهای کلیدی عملکرد سایت
- تعداد بازدید
- تعداد Click
- مدت زمان حضور در سایت یا Time on Site
- نرخ کلیلک یا CTR
- Exit Page
- Comment
- نرخ پرش یا Bounce Rate
- نرخ تبدیل
- نرخ CTA
- جایگاه کلمه کلیدی
- میزان اسکرول
- تعداد دانلود
-
شاخصهای کلیدی عملکرد تبلیغات ایمیلی
- نرخ بازکردن ایمیل یا CTR
- نرخ کلیک روی لینک داخل ایمیل یا COTR
مزایای تدوین استراتژی محتوا
تدوین استراتژی چه برای تولید و انتشار محتوا و چه برای اجرای کمپین بازاریابی و برندینگ، گامی اساسی در رشد یک کسبوکار است. تا زمانیکه مشخص نشود چه مقدار سرمایه را در کدام کانال و با چه هدفی صرف میکنید، عملاً نیروی انسانی، وقت و بودجه خود را هزینه کرده اما به هدف مورد نظر نرسیدهاید. از جمله مزایای تدوین استراتژی محتوا میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- تولید محتوا بر اساس نیازهای جامعه مخاطبان برند
- تولید محتوا با سرعت و کیفیت بیشتر
- هدفمند کردن فرآیند تولید و انتشار محتوا
- تمرکز محتوای تولیدی بر رفع نیاز و رضایت مخاطب
- افزایش اثربخشی و بازدهی محتوا
- یکپارچه بودن محتوای منتشر شده در شبکههای مختلف
- صرفهجویی در زمان برای انتخاب موضوع و تولید محتوا
- ارتقاء سطح آشنایی با برند
- مزیت رقابتی نسبت به سایر رقبا
- کشف فرصتهای جدید
- افزایش ضریب موفقیت
- امکان ارزیابی عملکرد کسبوکار
- بهبود سئوی سایت
چه کسبوکارهایی به استراتژی محتوا نیاز دارند؟
با این همه جزئیات به استراتژی محتوا و نحوه تدوین آن پرداختیم تا به اینجا برسیم که، چه کسب و کارهایی به استراتژی محتوا نیاز دارند؟ فارق از نوع کسبوکار، محصولاتی که ارائه میدهید و اندازه سازمان، همه کسبوکارها از کوچکترینشان گرفته تا بزرگترین آنها نیازمند تدوین استراتژی محتوا هستند. اگر سازمان کوچکی هستید، با تعیین اهداف و تدوین استراتژی، اولین گامهای خود را محکم و اصولی بردارید و اگر سازمان بزرگی هستید با تدوین استراتژی محتوا، بازار خود را گسترش دهید.
همانطور که اشاره کردیم تدوین استراتژی محتوا تنها به تعیین موضوع، تاریخ، نوع محتوا و کانال توزیع ختم نمیشود. اینکه با استفاده از یک فایل اکسل چند موضوع را مشخص کنید و پیرو آن به دنبال تولید محتوا باشید، دیگر نامش استراتژی نیست. یک استراتژی محتوایی زمانی موفق است که تمامی جوانب، نیازها، خواستهها، امکانات و توانایی و ضعفهای سازمان و رقبا در آن دیده شده باشد. ممکن است مسیری سخت باشد اما زمانی که به اهداف تیک خورده سازمان خود نگاه میکنید، ارزش وقت، انرژی و سرمایهای که صرف کردهاید را خواهید دانست.
6 پاسخ
عالی بود ممنونم
متاسفانه با این وجود که در این زمینه منابع زیادی خوندم اما بازم زمان انجام این کار به مشکل میخورم و میمونم چه کاری انجام بدم
حتما اگه سوالی دارید بفرمایید
خیلی خوب و جامع بود.
عالی بود- ممنونم
مطالب اموزشی شما فوق العاده بود
مطلبتون بسیار برام جذاب بود لطف کنید در مورد رشد کسب و کار بیشتر مقاله بذارید ممنونم